در کشورهایی که مسئولیت به اهلش سپرده میشود،نه به همشهری،باجناق،برادر همسر ، هم جزبی و….. همکلاسی دوران دبستان را مشاور عالی شهردار نمیگذارند آنهم بدون هیچ سابقه مدیرتی حتی در بقالی روستا….
با کوچکترین اختلال ،بی نظمی و ضرری به مردم بنا به حجم نارضایتی و هم وزن آن حداقل یک مدیر ارشد ایالتی یا کَشوری تا کمر روبروی مردم خم میشود و با چهره ایی غم زده و شرمنده بخاطر پیش بینی ننمودن چنین مشکلی در حیطه مدیریتی خود استعفاء داده و حداقل چند سالی نه مدیر میشود و نه مشاور
مثل برخی جاها که اگر مجبور شدند و گندش در آمد مدیران متقلب و بی سواد را بمحض برکناری اجباری با افتادن آب از آسیاب ها به سمتی بالاتر منصوب نمی کنند..
راستی اگر مدیران مسئولیت پذیر و واقعی ، احساس شرم و گناه نمیکند که هر سال در روزهای مشخصی با باریدن باران مردم شهرستان تحت مدیریت او با مشکلی تکراری روبرو می شوند.
بهانه نبود زیر ساخت و نبود امکانات حداقل در یک دهه اخیر ،اصلا دلیل خوبی برای پنهان شدن در پشت آن نیست .
زیرا هرشخص دیگری هم میتوانست از مزایای مسئولیت استفاده کند و به هنگام بروز حوادث سریالی همیشگی شانه خالی کند ، و غافلگیری،بارش شدید و نبود زیر ساخت را بهانه آورد …. ا نبود شیکه جمع آوریی آبهای سطحی….
مدیر اگر مدیر باشد ، با هر ابتکار و چاره اندیشی با نصب العین قرار دادن مقام معظم رهبری دامت برکاته با مدیریت جهادی و بسیجی وار راه چاره ایی موقت پیدا می کند ، و برای احداث زیر ساخت ها فقط حرف نمی زند بلکه اقدام می کند./..
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.